دلنوشته های روزمره

دلنوشته های روزمره

مرد تنهای شب
دلنوشته های روزمره

دلنوشته های روزمره

مرد تنهای شب

حکایت راهب

آدمهاى مثبت اندیش هم افکار منفى دارن، اما نمیذارن اون افکار رشد کنه و نابودشون کنه

عکس نوشته انگلیسی

روزی شاگرد یه راهب پیر هندو از او خواست که واسش یه درس بیاد موندی بده. راهب از شاگردش خواست کیسه نمک رو بیاره پیشش ، بعد یه مشت از اون نمک رو داخل لیوان نیمه پری ریخت و از او خواست لیوان سر بکشه.
شاگرد فقط تونست یه جرعه کوچک از آب داخل لیوان رو بخوره ، اونم بزحمت. استاد پرسید : مزه اش چطور بود ؟ شاگرد پاسخ داد : بد جوری شور و تنده ، اصلا نمیشه خوردش پیرهندو از شاگردش خواست یه

ادامه نوشته

شعر یک نفس

یک نفس با ما نشستی

چـند وقتیســت هــر چــه مـیگــردم هیــچ حرفــی بهتـــــر از سکــوت پیدا نمی کنــــم نگـاهـــم امــا گاهــی حرفــــــــــ می زند گاهــی فریــاد می کشـــد و من همیشـــــه به دنبــــال کســـی می گردم کــه بفهمــد یک نگـــاه خستـــه چــه میخواهـد بگویـد

عکس نوشته عاشقانه

یک نفس با ما نشستی خانه بوی گل گرفت

خانه ات آباد کین ویــــــــــرانه بوی گل گرفت

از پریشان گویی ام دیــــــدی پریشان خاطرم

زلف خودرا شانه کردی شانه بوی گل گرفت

پرتو رنـــگ رخت با آن گل افشانی که داشت

در زیارتگــــــــاه دل پــــــروانه بوی گل گرفت

لعل گـــــل رنگ تو را تا ساغر و می بوسه زد

ساقی اندیشه ام پیمــــــــــانه بوی گل گرفت

عشق باریدوجنون گل کرد و افسون خیمه کرد

تا به صحرای جنون افســـــانه بوی گل گرفت

از شمیم شعــــــــــر شور انگیز آتش عاشقان

ساقی و ساغر می و میخــانه بوی گل گرفت

ادامه نوشته